شهریار احمدبیگی، پژوهشگر حوزه آموزش، در این یادداشت بایدهای یک نظام فنی و حرفهای پویا را شرح میدهد. وی که دکترای مدیریت آموزشی دارد، بر این باور است که در حوزه توانمندسازی نیروی انسانی باید انقلابی کپرنیکی اتفاق بیافتد.
شهریار احمدبیگی، پژوهشگر حوزه آموزش، در این یادداشت بایدهای یک نظام فنی و حرفهای پویا را شرح میدهد. وی که دکترای مدیریت آموزشی دارد، بر این باور است که در حوزه توانمندسازی نیروی انسانی باید انقلابی کپرنیکی اتفاق بیافتد.
قرارگرفتن در مسیر توسعه و دستیابی به توسعه پایدار، امروزه یکی از آرمانهای جوامع بشــری است. ســازمانهای جهانی مانند یونســکو راههای دســتیابی به این توسعه را (بدون در نظرگرفتن شــرایط اختصاصی و اقلیمی کشورها) بررســی کرده و راهکارهای کلــی را در معرض افکار عمومی قرار دادهانــد. یکی از عوامل مهم در دستیابی به توسعه، به تأکید سازمانهای بین الملل توجه به آموزشهای فنی و حرفهای است. کشــورهای توســعه یافته امــروزی از دهه ۱۹۷۰ بــه این راز موفقیت دست یافته و برای آن برنامهریزی کردهاند و بعد از یکى دودهه به دستاوردهای آن نائل گشتهاند. رشــد تولید ناخالص داخلی ســرانه، پیشرفت صنعتی، افزایش درآمد ســرانه، افزایش رضایتمندی و توانمندیهای فردی، اشتغال مفید و... از دستاوردهای این مهم است.
به گزارش یونسکو در کنفرانس بین المللی پاریس در سال ۱۹۸۹ و کنفرانس سئول در سال ۱۹۹۹، در توسعه پایدار، انسان محور توسعه است و کلید آن آموزش و تربیت فنی و حرفهای است. به عبارت دیگر توسعه آموزشهای فنی وحرفهای موجب افزایش سرمایه انسانی، اجتماعی، فیزیکی و مالی شده است و این افزایش سرمایه موجب توسعه پایدار سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و توسعه پایدار مجدداً موجب توسعه آموزشهای فنی و حرفهای میشود. بسیاری از کشورهای توسعه یافته امروزی با شناخت دقیق این فرایند از چند دهه قبل به توسعه کمّی و کیفی همزمان در زمینه آموزشهای فنی و حرفهای به عنوان یکی از شاخصهای اصلی توسعه انسانی اقدام نمودهاند. این نوع از آموزش همراه با تعامل با بازار کار و ذینفعان و استفاده از توان بالقوه و بالفعل سایر دستگاهها میتواند موجب بهبود شاخصهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی گردد.
از دهه ۱۹۷۰ و پس از مواجهه غرب با رکود اقتصادی و بیکاری جوانان، بسیاری از نظامهای آموزشی دنیا، برنامهریزی برای توسعه اقتصادی خود را با تحول در نظام آموزش فنی و حرفهای آغاز کردند.
این روال در دهه ۱۹۹۰ افزایش یافت، به گونهای که بسیاری ازکشورهای در حال توسعه نیز به آموزشهای فنی و حرفهای و اصلاح نظام آموزشی در این زمینه توجه جدی نمودند و این آموزشها را در اولویت آموزشهای رسمی خود قرار داده و برای مشکلات اساسی این حوزه، یعنی شأن و منزلت آموزشهای فنی وحرفهای، ارتباط دستگاههای آموزش دهنده با بهرهبردار و هزینهبر بودن این آموزشها چارهاندیشی کرده و به موفقیتهای چشمگیری در زمینه توسعه اقتصادی و کاهش نرخ بیکاری و... دست یافتهاند.
بدون شک نیرو محرکه اصلی توسعه هرکشور منابع انسانی است. همانگونه که شولتز بیان میدارد، آموزش، سرمایهگذاری است و نه هزینه. اصلیترین شیوه توانمندسازی منابع انسانی، آموزش است. بسیاری از کشورهای توسعه یافته با آموزش و مهارت آموزی توانستهاند به جایگاه امروزی خود دست یابند.
در ایران نیز از دهه چهل، مهارت آموزی و اهمیت نیروی کار ماهر مورد توجه مسئولان وقت قرارگرفت. قبل از انقلاب ساختار و مکانیزمهای مختلفی برای موضوع مهارت آموزی طراحی شده بود. بعداز انقلاب با ادغام موسسات و ساختارهای مختلف و تصویب قوانین جدید ، درسال ۱۳۵۹ سازمان آموزش فنی ونیروی انسانی تشکیل گردید. هیات وزیران در بهمن ماه سال ۱۳۶۰ با پیشنهاد وزارت کار و اموراجتماعی، نام سازمان را به سازمان آموزش فنی و حرفهای تغییر داد. فصل پنجم قانون کار ایران به صورت اختصاصی به مبحث آموزشهای فنی و حرفهای پرداخته است. این بستر قانونی میتواند ظرفیتی مناسب برای گسترش آموزشهای فنی و حرفهای به عنوان پیشران توسعه کشور و استقرار نظام حکمرانی این آموزشها در پیشرفت اقتصادی – اجتماعی جامعه باشد.
لازمه قرار گرفتن ایران در مدار توسعه ی پایدار، تن دادن به اصول توسعه و استقبال از اصلاحات ساختاری و قانونی توسعه دهنده است. منابع انسانی ماهر، نیرو محرکه تولید و توسعه محسوب میشود. با فضایی که اکنون برجامعه حاکم است، نمیتوان به آسانی در مدار و جریان توسعه قرار گرفت. مدرک گرایی و نبود رفتارهای علمی مدیریتی درحوزههای مختلف بویژه در ساحت تولید و آموزش، موجبات بیکاری، ناکارآمدی و بهرهوری پایین را فراهم آورده است. پارادایم حاضر و جاری در جامعه باید تحول یابد و در حوزه توانمندسازی نیروی انسانی باید انقلابی کپرنیکی اتفاق افتد.
پارادایم مدرک گرای پرخطای کنونی، پاردایمی بطلمیوسی است که باید به پارادایم کپرنیکی مهارت آموزی و کسب دانش و مهارت باکیفیت و اصیل تحول یابد. نظام آموزشی کشور و نهادهای سیاستگزار و مجری مرتبط با حوزه آموزش (عمومی، رسمی، مهارتی و...) بایست از وضعیت ریسکی و پرخطرکنونی تغییر وضعیت دهند؛ چراکه تولید مدرک بدون پشتوانه دانش و مهارت واقعی، منجر به خلق و بازتولید تجربههای غیراصیل و بیکیفیت در جامعه شده و موجبات توسعه نیافتگی کشور را فراهم خواهدآورد. یکی از تلهها و موانع اصلی توسعه ایران، مدرکگرایی و نیروی کار غیرماهر است.
ضروری است در راستای دستیابی به توسعه پایدار و پرورش نیروی کار ماهر برای اشتغال کشور، بودجه سازمان آموزش فنی و حرفهای افزایش یابد و این سازمان درمرکز و محور آموزشهای مهارتی کشور قرار گیرد. دلیل این تاکید، تخصصِ جایگاه و مسئولیت قانونی این سازمان است. یکی از معضلات مستمر درحوزه ی آموزشهای مهارتی، دخالت و فعالیت سازمانها و نهادهای غیرمتخصص است که منجربه مدرکگرایی بیکیفیت و مخرب درحوزه مهارت آموزی شده است. سازمان آموزش فنی و حرفهای، سازمانی متخصص و حرفهای درحوزه مهارت آموزی است که تلاش دارد مطابق با استانداردهای جهانی و دانش روز آموزش دهد. مابقی سازمانها به دور از استانداردهای شغلی اقدام به صدور مدرک (و نه آموزش) مینمایند که به بحران مدرک گرایی بیشتر دامن میزنند.
سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور، درحال حاضر درتکاپو و تلاش در راستای آموزش استاندارد مهارتهای فنی و حرفهای است. رئیس کنونی این سازمان با اتخاذ رویکرد مدیریتی علمی سعی نموده است با بومیسازی دانش روز دنیا، آموزشهای فنی و حرفهای را هرچه بیشتر استاندارد و باکیفیت نماید. حکمرانی محلی آموزشهای فنی و حرفهای از ابتکارات راهبردی و مدیریتی دکتر پاک سرشت است که درصورت استقرار کامل این حکمرانی، میتوان به توانمندسازی و ماهرشدن نیروی کار کشور امیدوار بود.
امید است مسئولان کشور با اتخاذ رویکرد و تصمیم نوین و جدی، منابع انسانی ماهر را محور توسعه قرارداده و به گسترش و فراگیر نمودن آموزشهای مهارتی استاندارد اهتمام ورزند.